به روز شده در: ۰۹ دی ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۰
کد خبر: ۷۳۱۴۶۳
تاریخ انتشار: ۲۰:۱۷ - ۰۹ دی ۱۴۰۴

«ترانه» چگونه درگیری سلطنت‌طلبان با حامیان زن، زندگی، آزادی را آشکار کرد؟

روزنو :تحلیل بیش از ۱۰۰ هزار توییت درباره مستند «ترانه» نشان می‌دهد واکنش کاربران توییتر نه به شکل یک میدان گفت‌وگوی مشترک، بلکه در قالب خوشه‌های جداگانه و قطبی‌شده شکل گرفته است؛ جایی که هر جریان سیاسی، مستند را مطابق روایت خود تفسیر می‌کند و داده‌ی بزرگ به معنای گفت‌وگوی بزرگ‌تر نیست.

یک مستند، سه روایت | «ترانه» چگونه درگیری سلطنت‌طلبان با حامیان زن، زندگی، آزادی را آشکار کرد؟

مستندترانه، ساخته پگاه آهنگرانی، روایتی از تجربه ترانه علیدوستی در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ (جنبش زن، زندگی، آزادی) است، که شامل حمایت او از معترضان، مخالفت با حجاب اجباری، بازداشت کوتاه‌مدت، و پیامد‌های شخصی مانند بیماری خودایمنی می‌شود. مستند در بی‌بی‌سی فارسی منتشر شده و با استقبال گسترده‌ای رو‌به‌رو شد؛ اما همزمان جنجال‌برانگیز بود.

تحلیل محتوای شبکه‌های اجتماعی از جمله شبکه اجتماعی توییتر، حاوی اطلاعات جالبی درباره نحوه واکنش گروه‌های مختلف به این مستند است. رویداد۲۴ در این گزارش تصویری از گراف Gephi ارائه کرده که نشان دهنده شبکه ای با بیش از ۱۰۰ هزار توییت منتشرشده مرتبط با مستند «ترانه» دربازه زمانی ۳ تا ۸ دی ۱۴۰۴ است.

گراف Gephi یک شبکه اجتماعی است که بر اساس تعاملات (مانند منشن، ریتوییت، ریپلای یا کوت) بین کاربران ساخته شده. نود‌ها (نقاط) کاربران یا توییت‌ها هستند، و اِج‌ها (خطوط اتصال) نشان‌دهنده تعاملات.

رویداد۲۴ کاربران را بر اساس رویکرد سیاسیشان به چهار خوشه شامل هواداران جنبش زن، زندگی، آزادی، سلطنت‌طلبان، کاربران به اصطلاح ارزشی یا اصولگرایان مقیم توییتر و دیگر گروه‌های اپوزیسیون جمهوری اسلامی تقسیم کرده است. نمونه آماری با توجه به تعامل آنها و به بیانی روشن‌تر میزان ریتوئیت محتواهای شخصی آنها تعیین شده است. از سوی دیگر، خوشه بندی کاربران _برای نمونه قرار دادن رائفی‌پور در گروه ارزشی، نگار کیانی در زن زندگی آزادی یا کاربر آریامهر و آریو در گروه سلطنت طلب_ بر اساس محتوای توئیت‌ها، روابط و سابقه کشنگری آنها توسط پژوهشگر تعیین شده است.

گراف جدال کاربران توییتر بر سر مستند ترانه چه می گوید؟

تحلیل شبکه ارتباطات مستند ترانه علیدوستی نشان داد:شبکه‌ای بدون گفت‌و‌گو؛ مستند ترانه و بازتولید شکاف‌های سیاسی در توییت

۱. خوشه صورتی/بنفش (هواداران زن، زندگی، آزادی – چپ گراف):

- اندازه و تراکم: بزرگ‌ترین خوشه، با نقاط متراکم، نشان‌دهنده بحث‌های پرجنب‌وجوش درون‌گروهی. این گروه عمدتاً شامل فعالان حقوق زنان، مخالفان نظام (برانداز یا اصلاح‌طلب رادیکال)، و رسانه‌های خارجی مانند بی‌بی‌سی است.

کاربران کلیدی: neginkiani، yarrahimehdi، RealMeAban، SharifiZarchi، bbcpersian.

بر اساس توییت‌های برتر، این گروه مستند را به عنوان نماد مقاومت و یادآوری جنبش ۱۴۰۱ ستایش می‌کند. محتواهایی چون  «مستند ترانه انقلاب مهسا را زنده کرد» یا «ترانه علیدوستی آیکون شجاعت است» در این گروه غلبه دارد. این خوشه حدود ۵۰ درصد تعاملات را پوشش می‌دهد و هشتگ #زن_زندگی_آزادی را احیا کرده.

۲. خوشه سبز (سلطنت‌طلبان – راست پایین):

متوسط، با اتصالات قوی به خوشه صورتی. این گروه اغلب مستند را به عنوان «پروپاگاندای اصلاح‌طلبی» انتقاد می‌کند، زیرا آن را تقلیل جنبش به مسائل زنان (به جای براندازی کامل نظام) می‌بیند.

کاربران کلیدی: Iran۱Asl، IMbeatreas، Aryammehr_۲، YaarGhadimi، amirmoghadam_ir

محتواهایی مانند «مستند ترانه برای منحرف کردن انقلاب است» یا انتقاد از بی‌بی‌سی برای مصاحبه با پهلوی، غالب محتواهای این خوشه است. برخی آن را به عنوان تهدید برای اتحاد اپوزیسیون می‌بینند (با اشاره به مقاله زیدآبادی (در مستند) که براندازی را پرهزینه می‌داند.)

۳. خوشه آبی (ارزشی‌ها/حامیان رژیم – راست بالا):

کوچک‌ترین، با پراکندگی بیشتر، نشان‌دهنده تعاملات کمتر درون‌گروهی، اما واکنش‌های تند به مستند.

کاربران کلیدی: va_ashtari:_Mahdiyar۳۱۳، golizmoh، RobinShour۱، hajdogin.

مخالفت شدید با محتوای مستند؛ عبارت‌هایی چون «ترانه علیدوستی مزدور غرب است» یا «این مستند توطئه خارجی است»، بیشترین توجه را در این گروه گرفته است. این گروه مستند را بخشی از جنگ رسانه‌ای علیه نظام تعبیر کردند.

۴. زیرگروه اپوزیسیون یا مختلط: تعاملات نزدیک با سلطنت‌طلبان، اما جدا.

کاربران کلیدی: samaneh_savadi، DamSadkha، lousalomehecall، meowbiaw، MastourehNasiri.

تحلیل شبکه ارتباطات مستند ترانه علیدوستی نشان داد:شبکه‌ای بدون گفت‌و‌گو؛ مستند ترانه و بازتولید شکاف‌های سیاسی در توییتنسبت جمعیت اعضای هر گروه 

تحلیل شبکه ارتباطات مستند ترانه علیدوستی نشان داد:شبکه‌ای بدون گفت‌و‌گو؛ مستند ترانه و بازتولید شکاف‌های سیاسی در توییت

جدول پرنفوذترین کاربران با بیشترین ریتوئیت: اینها اغلب هاب‌های بحث هستند، که محتوای‌شان وایرال می‌شود

وقتی ۱۰۰ هزار توییت به گفت‌وگو ختم نمی‌شود

 

چیزی که در وهله‌ی اول خودش را نشان می‌دهد نه «بحث» که نوعی هم‌زمانیِ است؛ بیش از صد هزار توییت طی چند روز، بدون شکل‌گیری یک میدان گفت‌وگوی مشترک رد و بدل شده است. هر خوشه در واقع مستند «ترانه» را در جهان معنایی خودش تفسیر کرده و همان‌جا هم درباره‌اش حرف زده است. شبکه بیشتر شبیه سه جزیره جدا از هم در سوی مخالف یک جوب ایستاده‌اند و به سمت هم فریاد می‌زنند، نه دور یک میز.

خوشه‌ی صورتی و بنفش، که هواداران زن، زندگی، آزادی را نمایندگی می‌کند، بزرگ‌ترین و زنده‌ترین بخش شبکه است. تراکم بالای ارتباطات درونی و حضور چندین کاربر پرتعامل نشان می‌دهد که اینجا با یک بدنه‌ی اجتماعی فعال طرفیم، نه صرفاً چند حساب پرقدرت. مستند برای این گروه ادامه‌ی همان روایت سرکوب، حذف صدا‌های زنانه و فشار بر هنر مستقل است؛ چیزی که به‌راحتی در حافظه‌ی جمعی اعتراضات ۱۴۰۱ جا می‌گیرد. لحن غالب، عاطفی و روایت‌محور است و مستند بیشتر بهانه‌ای برای بازگویی تجربه‌های مشترک می‌شود تا موضوعی برای نقد سینمایی.

در سوی دیگر، خوشه‌ی سبز سلطنت‌طلبان قرار دارد که فشرده‌تر و به‌مراتب واکنشی‌تر است. این گروه وارد شبکه می‌شود نه برای دفاع از مستند یا حتی نقد محتوای آن، بلکه برای زیر سؤال بردن مشروعیت سازنده‌اش. پگاه آهنگرانی در این روایت نه یک فیلم‌ساز، بلکه یک موقعیت سیاسی مسئله‌دار است. خود ترانه در این گروه متهم به همکاری با پروژه های سینمایی فاسد است. به همین دلیل تمرکز توییت‌ها کمتر روی خود فیلم و بیشتر روی نسبت‌دادن آن به پروژه‌های سیاسی، اصلاح‌طلبی یا نفوذ است. اتصال‌های زیاد این خوشه به بنفش نشان می‌دهد که منازعه‌ی اصلی شبکه دقیقاً بین این دو جریان شکل گرفته، اما این منازعه بیشتر تخریبی است تا رقابتی در سطح ایده.

خوشه‌ی آبی ارزشی‌ها کوچک‌تر است، اما نظم و انسجام بیشتری دارد. الگوی ارتباطی‌شان شبیه بازنشر هماهنگ است و کاربران پرتعامل نقش بلندگو را بازی می‌کنند. مستند در این فضا به‌سرعت در قالب‌های آشنای «سیاه‌نمایی»، «ضدانقلاب فرهنگی» و «پروژه رسانه‌ای» معنا می‌شود. این گروه کمتر وارد جدل مستقیم با دیگر خوشه‌ها می‌شود و بیشتر در حال تقویت روایت داخلی خود است؛ گویی مخاطب اصلی نه کل توییتر، بلکه همان دایره‌ی محدود هم‌فکران است.

آنچه شبکه را معنادار می‌کند، نبودِ چهره‌ها یا فضا‌های واسط است. برخلاف بسیاری از موضوعات چالش برانگیز، هیچ خوشه‌ی میانی‌ای وجود ندارد که مستند را به‌عنوان اثر هنری یا موضوعی قابل گفت‌و‌گو میان طیف‌ها مطرح کند. ارتباط‌ها عمدتاً از جنس نقل‌قول انتقادی، افشا یا حمله است. به همین دلیل، هرچه حجم توییت‌ها بیشتر می‌شود، فاصله‌ی معنایی خوشه‌ها هم عمیق‌تر می‌شود.

در مجموع، این گراف نشان می‌دهد که مستند «ترانه» بیش از آنکه یک رویداد فرهنگی باشد، به یک نشانه‌ی سیاسی بدل شده است؛ نشانه‌ای که هر جریان آن را مطابق پیش‌فرض‌های خودش تفسیر می‌کند. شبکه نه محل شکل‌گیری نظر، بلکه صحنه‌ی بازتولید هویت‌های سیاسی است. این دقیقاً همان نقطه‌ای است که در آن، داده‌ی بزرگ لزوماً به معنای گفت‌وگوی بزرگ‌تر نیست.

تصویر روز
خبر های روز